بدون عنوان
پسر گلم میدونم که خیلی وقته تنبلی کردمو وبلاگتو اپ نکردم اما اگه من بخوام همه چیزو بنویسم از حوصله خوندن خارج میشه
اینقدر شیرین زبونیات زیاده که من یادم میره بنویسم وقتی یه چیزی میگی و من و بابا از ذوقمون میخندیم تو اصلا خوشت نمیاد و ناراحت میشی فکر میکنی ما به تو میخندیم اما خنده ما از ذوقمونه قربونت برم
چند روزی بردمت مهد اما اصلا دوست نداشتی و با مشورت تصمیم گرفتیم نبریمت راستشو بگم دلمم نیومد ببرمت جایی که دوست نداری خب واجب که نبود
کاملا اعداد رو میشناسی و مینویسی البته ناگفته نماند که من یادت ندادم و خودت یاد گرفتی فقط میپرسیدی و من جواب میدادم
سئوالاتت در مورد خدا و شیطان هم خیلی زیاده یه بار ازم پرسیدی شیطون چه شکلیه؟همون موقع تلویزیون باراک اوباما رو نشون میداد منم از خدا خواسته گفتم شکل اینه!!از اون موقع تا عکس اوباما رو میبینی میگی مامان شیطون!!!
شبا هم یادت دادم که بسم الله بگی بعد بخوابی اول میگی بسم اله بعد میگی مامان شیطون دیگه گولمون نمیزنه؟منم میگم نه مامانی خدا مواظبمونه و تو آروم میخوابی...
مثل همیشه خدا رو از وجود تو شاکریم و برای آینده ات برنامه ها داریم مثل همیشه مهربون باش و دوست داشتنی البته امیدوارم این مهربونی بیش از حدت برات مشکل ساز نشه نازنینم تو این دنیا بعضی وقتا نباید خیلی منعطف باشی گللللللم
این یه عکس از نقاشی علی که اجازه نداد از خودش عکس بگیرم البته از این قشنگترو قبلا کشیده بود ولی من پیداش نکردم مثلا یه پسره که داره از نردبون بالا میره تا از درخت برگ بکنه