جشن تولد علی آقا
امشب بهمون خیلی خیلی خوش گذشت چون جشن تولدت بود و همه خونه ما شام یا همون افطاری دعوت بودن البته امروز یعنی جمعه 30 تیر 30 شعبان بود الان که من دارم اینارو مینویسم ساعت 3 نصف شبه و توو بابایی خوابید
اما من هر کاری کردم خوابم نبرد و تصمیم گرفتم یکمی بنویسم یه ساعت دیگه باید بابا رو بیدار کنم تا سحری بخوریم
ساعت 7 و نیم مهمونامون که عمه هات و بابا عطا و مادر بودن اومدن خونمون منم برای افطاری یه خورشت خلال بادوم خوشمزه درست کردم بعد از اینکه غذا خوردیمو نماز خوندیم مراسم تولد تو شروع شد دو روز پیش برات کیک سفارش داده بودیم که خیلی خوشگل بود یه کله گنده خرگوش!امروزم من کلی کار داشتم تو هم از صبح برف شادی رو گرفته بودی دستت و چون خودت زورت نمیرسید بابا رو مجبور میکردی برات اینور اونور میپاشید و تو کلی کیف کردی 2 تا از بادبادکاتم همون صبح ترکوندی!
عصر بابایی شرشره ها و بادکنکارو وصل کرد تا همه چیز برای تولدت آماده باشه خلاصه کلی آهنگ پخش کردیمو دست زدیمو تو کادوهاتو گرفتی یه عمه برات بلوز گرفته بود و اون یکی 50 تومن پول داد.مادر و بابا عطا هم که قبلا کادوشونو داده بودن اما بازم محبت کردن و یه پارچه چادر نمازی برای من آوردنمن و بابایی هم یه کامیون گنده برات خریدیم که 120 کیلو وزنو تحمل میکنه چون تو خیلی علاقه داری که وسایلاتو تو یه چیزی بریزی و دنبال خودت بکشیالبته امشب یکم کج خلق بودی چون ظهر نخوابیده بودی راستی چون کیک تولدت خیلی گنده بود نگران بودم که همش خورده نشه اما خدا رو شکر چیزیش نموند یکم از کیکتو برای اون خانواده کپرنشین که بچه های زیادی دارن بردیم و یکمشو برای مائده خانوم پسر عمه بابا که همیشه به ما لطف داره بردیم وقتی برگشتیم تو یهو زدی زیر گریه که از فرط بیخوابی بود و من بغلت کردمو تو مثل یه فرشته ناز تو بغلم خوابت برد
گل نازم دلم میخواست امشب تموم نمیشد امشب از ته دلم شاد بودم از اینکه خدا از روی لطف تو رو بهم دادکه من اینجوری تو بغلم فشارت بدم و تمام احساسمو تخلیه کنمخدارو هزار بار شاکرم که نعمت بزرگ مادر بودنو ازم دریغ نکرد آروم بخواب نفس من اینجا یکی همیشه برای تو و به عشق تو بیداره تولدتم هزار بار مبارک الهی عمرت عمر نوح بشهعکسای تولدتم بعدا میذارمبرم که ساعت 3 و نیمه و وقت عبادت و خوردن سحری دوست دارم نازنینم :
کیک تولدت:
علی جون و دختر عمه اش زهرا خانوم:
قربون معصومیتت برم
اینم اون کامیونی که گفتم: